امام علی(ع)
خدمات نظامى على عليه السلام
غزوه بدر:
اگر چه پيش از غزوه بدر جنگهاى كوچكى (سريه) ميان مسلمانان و مخالفين در گرفته بود ولى غزوه بدر اولين جنگى بود كه مسلمان در آنجنگ آزمايش شدند و ترس مشركين آنها را فرا گرفته بود و براى مقابله با آنان اكراه داشتند. جنگ بنفع مسلمين و شكست مشركين خاتمه يافت و مسلمين فاتحانه بمدينه مراجعت كردند و نام نامى على عليه السلام بعنوان شجاع بى نظيرى در ميان عرب بلند آوازه گشت و كسى را جرأت و ياراى آن نبود كه مقابله با او را حتى در انديشه و ذهن خود مجسم سازد.
غزوه احد:
احد نام كوه بزرگ و مشهورى است كه تقريبا در شش كيلومترى مدينه قرار گرفته و غزوه احد در ماه شوال سال سيم هجرى در دامنه كوه مزبور واقع گرديده است.شكست قريش در غزوه بدر كه موجب آبرو ريزى و از دست رفتن عدهاى از رجال آنها شده بود زمينه را براى جنگ ديگرى آماده ميكرد زيرا خانواده كشته شدگان مانند عكرمة بن ابى جهل و صفوان بن اميه در مكه عزادار بوده و براى انتقامجوئى،مردم مكه را براى مقابله و مقاتله مسلمين تحريص ميكردند،ابوسفيان بن حرب كه در رأس كفار قريش بود مردم را دور خود جمع نموده و براى اعاده حيثيت خود آنها را بجنگ آماده ميساخت و حتى اموال شخصى خود را در اختيار آنانگذاشت كه بمصارف جنگى برسانند.
بارى جنگ شروع شد و بيشتر مبارزان قريش بدست على عليه السلام كشته شدند و پرچمدار ابيسفيان بنام طلحة بن ابى طلحة مرد نيرومندى بود و او را كبش الكتيبة (قوچ لشگريان) ميگفتند بمبارزه على عليه السلام آمد و آنحضرت چنان ضربتى بر كله او زد كه چشمانش از حدقه بيرون افتاد و نعره زد و بهلاكت رسيد سپس برادر طلحه پرچم را بدست گرفت و او نيز كشته شد و حمزه نيز با كمال رشادت مبارزان قريش را طعمه شمشير خود ميساخت و در اثر كشته شدن جنگجويان قريش شكست فاحشى در لشگريان دشمن نمودار شد و مسلمين با اينكهتعدادشان خيلى كمتر از آنها بودند بر آنها مسلط گشته و نسيم فتح و پيروزى بر پرچم اسلام وزيدن گرفت،مشركين در حال فرار بودند و گروهى از مسلمين به تعاقب دشمن شتافته عدهاى نيز مشغول جمع آورى اموال آنها گرديدند.
غزوه بنى نضير:
پس از پايان غزوه احد بعضى از ساكنين محلى مدينه مانند طوايف يهود بنى نضير و بنى قريظه از اين پيشامد خوشحال شده و بعضى از قبايل هم كه پيمان دوستى و يا پيمان عدم تعرض با پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله بسته بودند نقض عهد نمودند.
بنابر اين چنين بنظر ميرسيد كه پيش از جنگ با قريش لازم است نفوذ و امنيت كامل را در مدينه برقرار نمود و سپس بدفع قريش پرداخت لذا در سال چهارم هجرى كه فاصله ميان غزوه احد و خندق بود مسلمين آماده قتال با بنى نضير شده و براى محاصره آنها در ربيع الاول سال مزبور از مدينه بيرون شدند.
فرمانده اين ستون اعزامى على عليه السلام بود كه با رشادت و شجاعت ويژه خود آنها را مجبور به تسليم نمود و پيمان بستند كه پيغمبر صلى الله عليه و آله از خون آنان در گذرد و آنها نيز از حومه مدينه خارج شده و بشام روند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله اين شرط را پذيرفته و دستور داد كه هر سه نفر يك شتر ببرند و اموال خود را نيز بر آن شتر بار نهند،پس از خروج بنى نضير از مدينه اموال و اراضى زراعى آنها نصيب مسلمين گرديد.اين واقعه كه پس از غزوه احد روى داد براى تحكيم موقعيت مسلمين بسيار مناسيب بوده و پيغمبر صلى الله عليه و آله با كمال قدرت و مهارت و تدبير توانست در مدت كمى نفوذ از دست رفته را جبران نمايد و بر وسعت قلمرو و اقتدار خود افزوده و دشمنان دين را منكوب سازد.
چرا میلاد امام علی (ع) در ایران به « روز پدر » نام گذاری شد
هر سال روز سیزدهم رجب بخاطر زادروز وصی نبی مکرم اسلام، مولای متقیان، امیرمومنان، پیشوای مسلمانان، نخستین امام شیعیان، ابوالسبطین، حضرت امام علی بن ابی طالب (ع) و جشن و شادمانی پیروان اهل بیت (ع)، در جمهوری اسلامی ایران به « روز پدر » نام گذاری شده تا از این طریق از پدران پرتلاش و زحمتکش این مرز و بوم که علاوه بر همت در تامین معاش و اسباب زندگی، نقش بسزایی در آشنایی فرزندان خویش با مکتب اهل بیت (ع) داشته و آنان را از انحرافات فکری و عقیدتی بازداشته و با نور اسلام و قرآن و مکتب حیات بخش اهل بیت (ع) آشنا و سیراب نمودند، تقدیر و تشکری به عمل آید.این سُنتی است حسنه و کرداری است خداپسندانه.
البته این نام گذاری بی دلیل نبوده و مستند روایی نیز دارد. زیرا رسول معظم اسلام حضرت محمد (ص) در روایتی خود و امام علی بن ابی طالب (ع) را پدران امت اسلام قلمداد نمود و فرمود:" أنا و علیٌّ أبوا هذه الاُمّة "، یعنی: من و علی پدران این امتیم. بدین جهت روزمیلاد خجسته حضرت امیر مؤمنان (ع) به روز پدر نامیده شده است.
امام علی(ع) از ديدگاه انديشمندان غيرمسلمان
- " جبران خليل جبران" که از علماي بزرگ مسيحيت، مرد هنر و صاحب ذوق بديعي است لب به ستايش علي گشوده و چنين مي گويد:" به عقيده من علي بن ابيطالب ( پس از پيامبر) نخستين مرد از قوم عرب است که وجودش، همه فضائل کامل بودن را در قوم خويش دميد و آهنگ آن را به گوش مردمي رسانيد که پيش از آن مانند آن را نشنيده بودند و در بين تاريکي هاي جاهليت از روش روشن او متحير ماندند؛ پس کسي که طريق علي را پسنديد به فطرت سليم بازگشت و آن که از باب خصومت وارد شد جاهيلت را ترجيح داد."
جبران معتقد بود که:" دو طايفه شيفته روش علي بودند يکي خردمندان پاکدل و ديگري نيکو سرشتان با ذوق، علي بن ابيطالب شهيد عظمت خويش گشت او از دنيا رفت در حالي که نماز بر زبانش جاري و دلش از شوق خدا لبريز بود. مردم عرب، حقيقت مقام او را درک نکردند تا گروهي از مردم کشور همسايه آنها( ايران) برخاسته، اين گوهر گرانبها را از سنگ تشخيص داده و او را شناختند."
جبران اضافه مي کند که:" علي (ع) مانند پيغمبران درگذشت، مقام و شأن او در بصيرت و بينايي چون پيغمبران، مختص شهر، بلد، قوم، زمان و مکان نبوده و شخصيتي بين المللي داشت."
جبران هميشه نام علي (ع) را در مجالس خاص و عام به زبان مي آورد، تعظيم مي کرد و مي گفت علي از جهان رفت درحالي که هنوز رسالتش را به کمال، تبليغ نکرده بود.
- "شبلي شميل" دانشمندي است که در سال 1335 هجري درگذشت، وي شاگرد برجسته مکتب داروين بود و نخستين کسي است که نظريه" قوه" را در شرق منتشر کرد سپس برخلاف مکتب استاد خود که فردي الهي بود، به انکار مقدسات و جهان ماوراء طبيعت برخاست وتا لحظه مرگ از مکتب ماديگري پيروي نمود.
وي با اصراري که در انکار توحيد داشت، در برابر شخصيت علي ( ع) سرتعظيم فرود آورده و در مورد او چنين مي گويد:" امام و پيشواي انسان ها علي بن ابيطالب بزرگ بزرگان و يگانه نسخه اي است که با اصل خود «پيامبر( ص)» مطابق است هرگز اهل شرق و غرب، سخنراني نظير او در گذشته و حال نديده است."
- " ميخائيل نعيمه" که از دانشمندان مسيحي است در مقدمه اي که بر کتاب " صوت العدالة الانسانية" نوشته درباره حضرت علي (ع) چنين مي گويد:" پهلواني امام( ع) تنها در ميدان جنگ نبود بلکه او در روشن بيني، پاکدلي، بلاغت، سحر بيان، اخلاق فاضله، شور ايمان، بلندي همت، ياري ستمديدگان و نااميدان، متابعت حق و راستي و بالجمله در همه صفات پهلوان بود. اگر چه مدت زيادي از حضور او گذشته، اما هر گاه بخواهيم بنياد زندگي نيکو و سعادتمندي را بگذاريم بايد به روش او رجوع کرده و دستور و نقشه را از او بگيريم."
- " جرج جرداق" مسيحي، نويسنده معروف لبناني در کتاب " صوت العدالة الانسانية " درباره علي ( ع) چنين مي نويسد: اي دنيا چه مي شد اگر همه نيروهايت را در هم مي فشردي و دوباره شخصيتي مانند علي با آن عقل، قلب ، زبان و شمشير نمودار مي کردي؟"
تعداد فرزندان حضرت علی (ع)، و نام ایشان و نام مادران آنان
مسعودی در مروج الذهب، شمار فرزندان امام علی (ع) را به 25 تن رسانده است.
فرزندان ایشان بنابر آنچه که ابن سعد در طبقات و بلاذری در انساب الاشراف آورده است عبارتند از :
1 ـ فرزندانی که مادرشان حضرت فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) است که شامل امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و محسن و زینب کبرا و ام کلثوم کبرا است. محسن در جریان حمله به خانه حضرت زهرا (س) سقط شد.
ابن اثیر میگوید: محسن در کودکی وفات یافته است.
زینب به عقد عبدالله بن جعفر بن ابیطالب درآمد و ام کلثوم زوجه عمر بن خطاب شد .
2ـ محمد بن علی معروف به محمد بن حنفیه که مادرش خوله دختر جعفر بن قیس بن مسلمه بوده است .
3ـ فرزندانی که مادرشان لیلی دختر مسعود بوده است که یکی عبید الله بن علی است که توسط مختار (فرزند ابو عبید) در منطقهای در ناحیه دشت میشان خوزستان به نام مذار کشته شد . و ابو بکر بن علی که در کربلا به شهادت رسید. این دو اولادی نداشتند .
4ـ فرزندانی که مادرشان ام البنین بوده است ، که عباس و عثمان و جعفر و عبد الله (چهار برادر ) بودند و در کربلا شهید شدند. (از عباس(ع) دو فرزند به نام های عبیدالله و فضل متولد شد که نسل حضرت عباس از عبید الله باقی ماند ( .
5ـ فرزندی که مادرش کنیز بوده است و محمد اصغر نام داشت و در کربلا به شهادت رسید.
6ـ فرزندانی که مادرشان اسماء بنت عمیس است. که یحیی و عون نام دارند.
7ـ فرزندانی که مادرشان صهباء بوده است که عمر اکبر و رقیه نام دارند. (یک برادر و یک خواهر)
8ـ فرزندی که مادرش امامه دختر ابوالعاص است. (مادر امامه زینب دختر رسول خدا است) و محمد اوسط نام دارد.
9ـ فرزندانی که مادرشان ام سعید دختر عروة بن مسعود است و ام الحسین و رملة کبری نام دارند. (دو خواهر)
10 ـ دختری به نام ام یعلی که مادرش محیاة دختر امرء القیس بوده است، که در خردسالی از دنیا رفت.
11ـ فرزندان (دختران) امام علی (ع) که از کنیزان آن حضرت متولد شدند و عبارتند از: امهانی و میمونه و زینب صغری و رملة صغری و ام کلثوم صغری و فاطمه و امامه و خدیجه و ام الکرام و ام اسلم و ام جعفر و جمانه و نفیسه.
حضرت علي ( ع ) بعد از هجرت:
بعد از هجرت حضرت علي ( ع ) و پيامبر ( ص ) به مدينه دو نمونه از فضايل علي ( ع ) را بيان مي نمائيم :
1 - جانبازي و فداكاري در ميدان جهاد : حضور وي در 26 غزوه از 27غزوه پيامبر ( ص ) و شركت در سريه هاي مختلف از افتخارات و فضايل آن حضرت است .
2 - ضبط و كتابت وحي ( قرآن ) كتابت وحي و تنظيم بسياري از اسناد تاريخي و سياسي و نوشتن نامه هاي تبليغي و دعوتي از كارهاي حساس و پرارج امام ( ع ) بود . ايشان آيات قرآن چه مكي و چه مدني ، را ضبط مي كرد . به همين علت است كه وي را از كاتبان وحي و حافظان قرآن به شمار مي آورند . در اين دوران بود كه پيامبر ( ص ) فرمان اخوت و برادري مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علي ( ع ) پيمان برادري و اخوت بست و به حضرت علي ( ع ) فرمود : تو برادر من در اين جهان و سراي ديگر هستي . به خدايي كه مرا به حق برانگيخته است ... تو را به برادري خود انتخاب مي كنم ، اخوتي كه دامنه آن هر دو جهان را فرا گيرد . حضرت علي ( ع ) داماد رسول اكرم ( ص ) عمر و ابوبكر با مشورت با سعد معاذ رئيس قبيله اوس دريافتند جز علي ( ع ) كسي شايستگي زهرا ( س ) را ندارد . لذا هنگامي كه علي ( ع ) در ميان نخلهاي باغ يكي از انصار مشغول آبياري بود موضوع را با ايشان در ميان نهادند و ايشان فرمود : دختر پيامبر ( ص ) مورد ميل و علاقه من است . و به سوي خانه رسول به راه افتاد . وقتي به حضور رسول اكرم ( ص ) رسيد ، عظمت محضر پيامبر ( ص ) مانع از آن شد كه سخني بگويد ، تا اينكه رسول اكرم ( ص ) علت رجوع ايشان را جويا شد و حضرت علي ( ع ) با تكيه به فضايل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود : آيا صلاح مي دانيد كه فاطمه را در عقد من درآوريد ؟ پس از موافقت حضرت زهرا ( س ) آن حضرت به دامادي رسول اكرم ( ص ) نائل آمدند .
اولین انتساب به جانشینی
سپس دعوت از خویشاوندان را برای پذیرش اسلام اظهار نمود و از آنان برای تبلیغ اسلام در بین سایر مردم یاری طلبید و گفت: كدام یك از شما مرا در این كار كمك می كند تا برادر و وصیّ من و خلیفه من در میان شما باشد؟ در حالی كه همه مهر سكوت بر لب زده بودند، علی علیه السلام قیام كرد و گفت: «ای رسول خدا، آن منم.»
بنا به بعضی گزارش ها، پیامبر سه بار از بنی هاشم یاری طلبید و همكار خود را نوید جانشینی و امامت داد و در هر بار، كسی جز علی علیه السلام از میان آنان اعلام آمادگی نكرد. سرانجام، پیامبر رو به علی علیه السلام كرد و فرمود: «این وصیّ من و خلیفه من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او متابعت كنید.»
این اولین رویداد مهم اسلامی بود كه طرح جانشینی علی علیه السلام را برای پیامبر هرچند در محدوده بنی هاشم آشكار ساخت و به خوبی هم شایستگی و آمادگی او را برای این مسئولیت سنگین و نیز نظر رضایت پیامبر را از او نشان داد. این تنها نبود، علی علیه السلام همواره یار و همكار رسول خدا بود و پیوسته، بخصوص در مواقع خطر و شرایط دشوار، از آن حضرت پشتیبانی و دفع خطر می نمود.
تعلیم و تربیت
من هنگامی كه وحی بر او صلی الله علیه و آله فرود آمد، آوای شیطان را شنیدم. گفتم: ای فرستاده خدا، این آوا چیست؟ گفت: «این شیطان است كه از آن كه او را نپرستند نومید و نگران است. همانا تو می شنوی آنچه را من می شنوم و می بینی آنچه را من می بینم، جز این كه تو پیامبر نیستی و وزیری و به راه خیر می روی، و مؤمنان را امیری.»
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بزرگ ترین و اختصاصی ترین معلم و مربّی او بود و بر اخلاق و سجایای علمی انسانی وی تأثیر فراوان گذاشت؛ همان گونه كه پیامبر از همان اوان نوجوانی در صداقت زبانزد همگان بود و مردم به او لقب «امین» دادند، امام نیز چنان كه خود اشاره نمود همواره به صدق رفتار می كرد. در برابر فرهنگ غالب جاهلی، كه شاخصه مهم آن را بت پرستی و اوهام گرایی تشكیل می داد، امام علی علیه السلام سرتسلیم فرود نیاورد و هرگز در برابر بت، پیشانی به خاك نسایید. وی نخستین كسی بود كه از میان مردان به پیامبر ایمان آورد و ندای توحیدی و نجات بخش او را لبّیك گفت.
آن حضرت در زمان اسلام آوردن، قریب ده سال سن داشت و در تمام سیزده سال دعوت پیامبر در مكّه، در خانه وی زندگی می كرد و این توفیقی استثنایی و فرصتی طلایی برای او شمرده می شد كه نه تنها بیش از دیگران از پیامبر حدیث بشنود، بلكه آیات نازله قرآن كریم و شأن نزول ها و تبلیغ و تفسیر آن ها را بدون واسطه و از نزدیك فراگیرد.
دوران کودکی امام علی(ع)
به اين طريق حضرت علی ( ع ) به طور کامل در کنار پيامبر قرار گرفت . علی ( ع ) آنچنان با پيامبر ( ص ) همراه بود ، حتی هرگاه پيامبر از شهر خارج مي شد و به کوه و بيابان مي رفت او را نيز همراه خود مي برد .
ولادت امام علی(ع)
موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار کعبه نزديک ساخت و چنين گفت : " خداوندا ! به تو و پيامبران و کتابهايی که از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام کسی که اين خانه را ساخت ، و به حق
کودکی که در رحم من است ، تولد اين کودک را بر من آسان فرما ! لحظه ای نگذشت که ديوار جنوب شرقی کعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شکافته شد . فاطمه وارد کعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مکان گيتی مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شکاف ديوار که دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت : پيامی از غيب شنيدم که نامش را " علی " بگذار . "